سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که تو را از گزندى ترساند چون کسى است که تو را مژده رساند . [نهج البلاغه]

بهداشت جنسی، یکی از ضروریات زندگی با سعادت زناشوئی است. چه بسیار زناشوئی ها که در نتیجه عدم رعایت بهداشت جنسی، یا نفرت و اکراه و خیانت زن و شوهر انجامید، و یا به طلاق و جدائی منجر گشته است.
همانگونه کهاگر قلب و معده و کبد خوب کار کند، شخص از سلامت خود لذت می برد در امور جنسی نیز اگر رعایت آئین خاص و پراهمیت آن بشود و بهداشت مربوط بدان مرعی گردد، زن و شوهر از ادامه زندگی جنسی با همدیگر لذت می برند و زندگی فکری دو همسر و شرکتشان در سایر جزئیات و کلیات امور حیاتی نیز به خوبی و خوشی می گذرد.
در صورتیکه اگر روابط جنسی یک زن و شوهر، بر پایه توافق و تعادل صحیح نباشد و بهداشت جنسی رعایت نگردد، هرگز آن نور امید که باید از چشمان دو شریک زندگی بتابد، هرگز آن روشنی و درخشندگی که باید بر محیط زناشوئی حکمفرما باشد، در خانه دو شریک و همسر زندگی دیده نمی شود.
بسیار کسان هستند که هرگز قائل به اهمیت امور جنسی نبوده و آنچه را که از راه غریزه صرف و سابقه امر و طبیعت عمل، می دانند و انجام می دهند، کافی می شمارند در صورتیکه امور جنسی و زندگی جنسی، کمال اهمیت را در زندگی بشر دارد و خیلی حساس تر و دقیق تر و عملی تر از آنست که کسانی بخواهند زمام آنرا بدست همان خواهش های آنی و اعمال کورکورانه غریزی بسپارند و دیگر ندانند که «جنسیت» در زندگی روحی و جسمی و حتی در حیات عقلانی و فکری و اجتماعی ایشان، چه تاثیرات فوق العاده دارد.
هم آهنگی بهتر است
این مسئله اولین شرط و مهمترین عامل رابطه جنسی است، حال اگر زن و شوهر در نتیجه عشق با هم ازدواج کرده اند چندان اشکالی وجود ندارد و آنها سعی خواهند کرد از نظر جسم و روانی هم آ]نگی کامل داشته باشند و به نظر آنها آمیزش فقط تفریح و تمتع آنی نیست بلکه اختلاط آنها با هم یک فرد واحد بوجود می آورد.
ولی اغلب زناشوئی از راه عشق و محبت نیست و اگر هم باشد ممکن است دوام نکند و تغییراتی در اخلاق و رفتار زن یا شوهر بروز کند که بحث جداگانه و طولانی دارد.
به عقیده من ناتوانی جنسی به خوبی قابل درمان بوده فقط کافی است شما به تنهائی و یا هر دو بخواهید معالجه شوید در این صورت مطمئن باشید که به نتیجه می رسید


  
  

نصایح به مردان 
- هرگاه یکدفعه مبتلا به ناتوانی جنسی گردید آنچه نباید کرد:
- سر خود از معجون ها و داروهای شهوت آور مصرف نکنید.
- خود را به این عمل مجبور نکنید که نتیجه معکوس است.
- فکر نکنید که عوض نمودن طرف مفید است چون اغلب اوقات برعکس است.
- از نظر جسمی و فکری خود را زیاد خسته نکنید.
آنچه باید کرد:
- نگران نباشید برای هر شخصی گاهی این موضوع پیش می آید.
- سعی کنید در آن باره فکر ننمائید و بدانید دوباره طبیعی می شود.
- با پزشک مشورت کنید و تمام حقایق را به او بگوئید.
- خود را تحت درمان قرار دهید و حوصله برای تاثیر دارو داشته باشید.

2- هرگاه تکرار شود آنچه نباید کرد:
- زیاد قهوه و چائی ننوشید، از الکل اجتناب نمائید، کمتر سیگار بکشید و سعی به ترک آن داشته باشید.
آنچه باید کرد:
- اقلا 8 ساعت بخوابید و اگر لازم باشد داروی خواب آور گاهی استعمال کنید.
- صبح و غروب یک دوش نیمه گرم بگیرید و ضمنا ناحیه لگن خاصره را خوب ماساژ دهید.
نصایح به بانوان
- هرگاه شوهر شما مبتلا به ناتوانی جنسی می شود آنچه نباید کرد:
- اوقات تلخی ننمائید و مخصوصا شوهر را در این باره مسخره نکنید.
- بخود اذیت و آزار ندهید. ممکن است این حالت بعدها تکرار نشود.
آنچه باید کرد:
- این موضوع را کاملا طبیعی بدانید (واقعا هم گاهی طبیعی است).
- ناراحتی و یاس خود را بروز ندهید حتی اگر هم شدید باشد.
2- هرگاه ناتوانی جنسی تکرار شود آنچه نباید کرد:
- در این حالت شوهر را ریشخند ننمائید.
- تصور نکنید که او شما را فریب می دهد و یا شما را دوست ندارد
- به صحنه های حسودی متوسل نشوید.
- سعی نکنید بوسیله تمایل به مردان دیگر او را به این عمل سوق دهید.
- از این پیش آمد خود را در آتیه سرد جلوه ندهید.
- از این موضوع به کسی حتی دوستان نزدیک صحبت نکنید.
- توصیه نمائید که به پزشک مراجعه نماید.
- با کمال محبت و عشق با او در این موقع عمل کنید.
- با ملایمت و خوش روئی رفتار نمائید.
- سعی کنید او رابه هوس های تازه جلب کنید.
- نشان دهید که هیچگونه تغییراتی در زندگی زناشوئی پیش نیامده است.
- محیط منزل راه برای زندگی ساکت و آرام آماده سازید.


  
  
زوج‌هایی که از سکس باز می‌ایستند، معمولاً به خاطر کند شدن مرد است. مرد به دلایل
مختلف از شروع کردن سکس دست می‌کشد؛ ولی یکی از مهم‌ترین دلایلش شاید بیش از اندازه
شروع شدن سکس از طرف زن باشد. شروع کردن‌های مدام سکس از جانب زن نه تنها کم کم خود
او را دچار احساس حرمان خواهد کرد، بلکه مرد نیز به تدریج به سکس داشتن با او
بی‌علاقه می‌شود.اکثریت زنان نمی‌داند اگر بیش از آنی که مردان در پی‌شان
هستند، خودشان در پی مرد باشند،‌ مرد سرانجام منفعل می‌شود. اگر گاه گاه کمی نواختن
و سر در پی مرد گذاشتن مزه‌ی خودش را دارد و مرد می‌فهمد که زمان مناسبی است که زن
را دنبال کند، ولی تکرار این عمل،‌ بی‌آن که مرد دربیابد علاقه‌ی او را به سکس
خاموش می‌کند.وقتی زن بیش از حد مسئولیت آغاز کردن سکس را به عهده گیرد،
باعث کاهش تدریجی انگیزه‌ی مرد می‌شود. زن مرتباً بخش مردانه‌اش را نشان می‌دهد؛‌
پس مرد به سمت بخش زنانه و پذیرنده‌ی خود رانده می‌شود. چنین عدم تعادلی به تدریج
شور و حرارت جنسی را در زندگی زناشویی می‌فرساید.معمولاً مرد حتی نمی‌فهمد
که چه بر سر شور و حرارت جنسی‌اش آمده؛‌ و بدتر این که ممکن است به اشتباه فکر کند
دیگر همسرش برایش جذابیتی ندارد.توجه دارید! یک فقدان تعادل ساده می‌تواند
به بحرانی جدی بینجامد. بنابراین، زن با علامت فرستادن و به طور غیرمستقیم سکس
خواستن، به درستی می‌تواند از بخش مردانه‌ی شوهرش حمایت کند- بخشی که زن آرزوی آن
را دارد و در خیالِ دنبال شدن توسط آن به سر می‌برد.جالب است که خود مردان
نیز نمی‌دانند سماجت زیاد زن یا پیش‌دستی‌اش در سکس می‌تواند موجب افول انگیزه‌ی
آنان شود. بعضی از مردان در ابتدا از سماجت زن خیلی خوششان می‌آید؛‌ منتها پس از
چندی متحیر می‌شوند که چرا دیگر مجذوب آن زن نیستند یا چرا ناگهان زنان دیگر
برایشان جذاب‌تر می‌شوند. زنی که در سکس سمج است، در ابتدا عالی به نظر می‌رسد.
شاید به خاطر این که مرد به این طریق از خطر رد شدن و طرد شدن در امان می‌ماند؛ ولی
این کافی نیست. مرد از ماهیت خود دور شده، مسیر اشتباهی را جلوی خود گرفته، پس
صدمه‌اش را خواهد دید.زنان معمولاً شکایت می‌کنند که مایل به پیش‌دستی برای
شروع سکس نیستند،‌ ولی وقتی می‌بینند مرد هم منتظر همین نشسته، خود را ناگزیر به آن
می‌بینند. توصیه‌ام این است که به جای شروع کردن سکس، زن می‌تواند توجه‌اش را به
فرستادن این پیام برای مرد معطوف کند که اگر مرد سکس را شروع کند، با خطر طرد شدن
رو به رو نیست.هر از گاه شروع کردن سکس برای زن مسئله‌ای ندارد. مسئله وقتی
آغاز می‌شود که شروع کردن‌هایش مستمر شود. در این صورت، سکس خواستن مرد کمتر و کمتر
شده،‌ و در طی زمان، علاقه‌اش را از دست می‌دهد. 
  
  
قبل از آن که چیزی به همسرتان بگویید که بوی انتقاد داشته باشد، به سوالاتاساسی زیر پاسخ دهید:به چه دلیل انتقاد می‎کنم؟ اگر دلیل خوب و سازنده‎ای ندارید. پس چیزی نگویید.آیا بهترین زمان و بهترین مکان این‎جاست؟ اگر نه، از خود بپرسید، چه وقت و درکجا می‎توانم این نکات را مطرح کنم که روابط جنسی ما را بهتر کند؟هنگام انتقاد به یاد داشته باشید که به جای تمرکز بر آن چه که در همسرتاننمی‎پسندید، بر رضایت خاطری که به شما می‎بخشد تأکید کنید. به جای آن کهبگویید «دوست ندارم این طور با خشونت در آغوشم بگیری» بگویید «وقتی به آرامینوازشم می‎کنی بیشتر لذت می‎برم» وقتی به جای مطرح کردن خواسته‎تان چیزی رامطرح می‎کنید که از آن بدتان می‎آید، خود و همسرتان را مجبور می‎کنید که بهجای تمرکز بر احساس و حالت‎های جنسی، توجه خود را بر جزییات انجام آن متمرکزکنید.وقتی خواسته‎هایتان را مطرح می‎کنید، مواظب باشید لحن کلامتان آمرانه نباشد.وقتی آمرانه بگویید «مرا به آرامی نوازش کن» مفهوم ضمنی آن این است «در غیراین صورت نمی‎گذارم به من دست بزنی» و به همین ترتیب خواسته‎ی شما نبایدزمینه‎ی تهدید ایجاد کند: «اگر بلد نیستی مطابق خواست من رفتار کنی فکر دیگریبکنم!»سعی کنید از چیزی انتقاد نکنید که همسرتان نمی‎تواند آن را تغییر دهد. انتقادکردن از خصوصیات جسمی مثل اندازه‎ی آلت، شکل سینه و سینه‎ها انتقادی ظالمانهاست، چون احتمالاً فقط جراحی پلاستیک می‎تواند چنین وضعیتی را تغییر دهد.انتقاد از تمایلات جنسی همسر نیز انتقادی غیر سازنده محسوب می‎شود.مطالبی که کتاب‎‎ها و فیلم‎های سکس به شکلی اغراق‎آمیز درباره‎ی روابط جنسیعنوان می‎کنند، گاهی باعث می‎شود که زن و مردها از همسران خود انتظارات غیرواقع بینانه‎ای داشته باشند. در زندگی واقعی به ندرت اشخاصی پیدا می‎شوند کهبتوانند ساعت‎ها بدون از دست دادن انرژی به فعالیت جنسی بپردازند. در زندگیواقعی، غالب مردم تمایلی به تجربه‎ی روش‎های نامتعارف جنسی ندارند. انتقاد ازهمسری که قادر به برآوردن توقعات واهی شما نیست، فقط این تأثیر را خواهد داشتکه او را عصبی‎تر و خشمگین‎تر نموده و موجب شود که کمتر دوستتان بدارد.جمله‎های انتقادی خود را بیشتر با لغت «من» به جای «تو» و به صورت میل و‌آرزوبه جای بدگویی و تهمت زدن بیان کنید. مثلاً به جای «ریش‎هایت صورتم رامی‎خراشد، چرا قبلاً اصلاح نکردی» بهتر است گفته شود: «وقتی صورتت نرم واصلاح شده است، واقعاً لذت می‎برم و احساس خوبی به من دست می‎دهد.» انتقادیمانند «چرا اصرار داری موقع عشق ورزی چراغ خاموش باشد؟» نتیجه‎ی بهتری خواهدداشت، اگر که گفته شود «دوست دارم موقع عشق‎ورزی صورت و بدنت را ببینم.»از انتقادهای گنگ و بی‎مسمی بپرهیزید. یک پزشک متخصص درمان مشکلات جنسیمی‎گوید «اخیراً دیده‎ام که بسیاری از مراجعین من می‎گویند همسرشان آن‎ها رابه خاطر کسالت بار بودن زندگی جنسی‎شان ملامت می‎کند. اما نکته‎ی اصلی در اینشکایت چیست؟ کسالت بار بودن می‎تواند طیف رنگارنگی از مسایل و مشکلات جنسی رادر بر بگیرد. آیا محیط رغبت‎انگیز نیست؟ زمان مناسبی انتخاب نشده؟ نوازش‎هایعاشقانه سرسری گرفته شده؟ تنوعی در کار نیست؟ از همسر مورد انتقادتان، چهکاری ساخته است؟ انتقادی موثر است که واقعی و صریح باشد.»برای تبدیل انتقاد منفی به انتقاد مثبت از کلمات و عبارات دیگری استفادهکنید. میان اعتراض نسبت به انتظارات برآورده نشده شما از روابط جنسی و این کهاز روابط جنسی چه انتظاری دارید، فاصله‎ی زیادی وجود دارد، و تنها پس از روشنشدن این مطلب است که همسرتان امکان می‎یابد به خواسته‎ی مشخص و معقول شماجامه‎ی عمل بپوشاند.از همه‎ی این‎ها گذشته، آیا منطقاً می‎توانید از همسرتان انتظار داشته باشیدکه وقتی به رخش می‎کشید که در امور جنسی خشنودی شما را فراهم نمی‎کند، بااحساس هم‎دردی به حرف‎هایتان گوش دهد؟ باید سعی کنید بر مواردی تمرکز کنید کهبرای خشنودی شما انجام می‎دهد، و سپس پیشنهادات سازنده‎ای برای بهبود روابطجنسی خود مطرح کنید.از مقایسه اجتناب کنید. کشنده‎ترین نوع انتقاد این است که وجه امتیاز ومهارت‎های همسر فعلی‎تان را با همسر قبلی مقایسه کنید.خود شما هم برای ایجاد رابطه‎ای بهتر و هیجان‎انگیزتر، مسوولیتی به عهدهبگیرید و فقط از همسرتان انتظار نداشته باشید که دست تنها اقدام کند. زنیمی‎گفت «خودم می‎دانم اوقاتی هست که نیاز به محرک اضافی دارم، بنابراین بخشیاز کاری را که در این زمینه باید انجام شود، خودم به عهده می‎گیرم، مثلاًلباس شوق‎انگیزی می‎پوشم، احساسات عاشقانه‎ام را با خیال‎پردازی درباره‎ی یکصحنه‎ی عشقی یا یک رمان پرهیجان برمی‎انگیزم. خلاصه سعی می‎کنم فضاییاحساساتی ایجاد کنم که در آن فضا بتواند تغییری صورت گیرد.به همین ترتیب کمک کردن به همسری که سعی می‎کند انتقاد شما را بپذیرد، موثرتراز آن است که مثل ناظری خرده‎بین بنشینید و بپایید که او چه طور می‎خواهد براساس انتقاد شما تغییر کند.مردی از زنش انتقاد می‎کرد که چرا دوست ندارد روش‎های گوناگون رابطه‎ی جنسیرا تجربه کند، طرح این انتقاد با لحن عیب‎جویی سبب می‎شد که همسرش در ادامه‎یرفتار خود مصرتر شود. تا این که مسأله را به شکل دیگری مطرح کرد «ببین! ازنظر من هر جور و هر کاری بکنی همان خوب است.» در این جا بود که همسرش توانستآرامشی بیابد و تجربه را شروع کند. فراهم آوردن زمینه‎ی مناسب و ترغیب، بهمراتب موثرتر از آن است که عجولانه درباره‎ی موضوع مورد نظر برای همسرتانتبلیغ و سخنرانی کنید. در درازمدت، هر تغییر مثبتی در رفتار جنسی به مشارکتمتقابل هر دو طرف بستگی دارد.یک راه موثر انتقاد، عملاً نشان دادن راه چاره در موقعیت مناسب است. اگر فکرمی‎کنید که به زبان آوردن مطلبی، باعث رنجش می‎شود، احتمال آزردن دارد، و یامطرح کردن یک خواسته در شکل خاصی دشوار است، به این امکان فکر کنید که شایداگر با عمل خود و در موقعیت مناسبی به همسرتان نشان دهید که راه چاره چیست،‌بهتر از هر گفته‎ای موثر باشد. زنی که خصوصاً از راه نوازش سینه‎اش تحریکمی‎شد، از این که شوهرش به ندرت سینه‎هایش را لمس می‎کرد شکایت داشت و بههمین خاطر به پزشک مشاور مراجعه کرده بود. پزشک از او پرسید «واکنش شما دراین گونه موارد چگونه است؟»زن در پاسخ گفت «ابتدا صبر می‎کنم تا شوهرم خودش شروع کند، و وقتی توجهنمی‎کند احساس می‎کنم طرد شده‎ام، فکر می‎کنم لابد سینه‎هایم خیلی کوچکند، یاعیب دیگری دارم که او رغبتی نشان نمی‎دهد. می‎خواهم از شوهرم بپرسم ولینمی‎توانم خودم را راضی به این پرسش کنم، چون از جوابی که امکان دارد بدهدوحشت دارم.»مشاور پیشنهاد کرد «دفعه‎ی بعد منتظر او نشوید، حرکت اول را خود شما شروعکنید، دستش را بگیرید و روی سینه‎هایتان بگذارید و عملاً با ملایمت ترغیبشکنید که آن طور که میل شما است رفتار کند و به او بگویید که از این کار لذتمی‎برید. به این ترتیب می‎توانید رفتار عاشقانه‎ی او را در جهت دلخواه خودتغییر دهید.»کلمات به ویژه هنگامی که به لحن اعتراض گفته شود، به تثبیت رفتار مورد انتقادمنجر می‎شود و اعمال وقتی از روی محبت انجام شوند، به افزایش آگاهی از نیازهمسر و کمک به او برای ابراز واکنش مطلوب می‎انجامد.
  
  
وقتی همسرتان از شما انتقاد می‎کند، واکنش خود را کنترل کنید، برای آن کهدرجه‎ی اعتبار آن انتقاد را بسنجید، ابتدا ببینید که آیا منظور او را به خوبیدرک کرده‎اید و آیا پیام آن را تشخیص می‎دهید؟ و به این منظور، همه‎ی ذکاوت ودرک خود را به کار اندازید. از همسرتان بپرسید که منظورش از گفتن آن حرف‎هایا انجام آن کارها چه بوده است. هیچ وقت فرض نکنید که منظور او را می‎دانید،در صورت لزوم، دریافت خود را از انتقاد مطرح شده تکرار کنید.پیش از آن که شتاب‎زده در مورد مفهوم انتقاد نتیجه‎گیری کنید، آن را تفسیرکنید، مقصود اصلی همسرتان از بیان انتقاد را با چنین جملاتی بپرسید: «در اینمورد بیشتر برایم توضیح بده.» یا «می‎توانی موضوع را بیشتر باز کنی؟» یا «دلممی‎خواست می‎دانستم این انتقاد چه احساسی در تو ایجاد می‎کند.» اگر انتقادحالت کلی دارد، مثل ـ «روابط زناشویی دارد کسل کننده می‎شود» ـ از او بخواهیدکه بگوید از چه چیز مشخصی شکایت دارد، و پیشنهادش برای تغییر چیست؟به همسرتان پیشنهاد کنید که نیاز و خواسته‎هایش را به طور مشخص بیان کند، «توبعد از عشق‎ورزی مهربان نیستی، در حالی که من، در این موقع به توجه بیشترینیاز دارم، دلم می‎خواهد در این موقع مدتی بغلم کنی،» برای این که انتقادی رابه شکل سازنده بپذیرید، باید انگیزه‎ی همسرتان را از گفتن آن انتقاد بدانید.هر قدر هم که رنجیده باشید و یا در آن لحظه حالت دفاع به خود گرفته باشید،فراموش نکنید که باید هر چه زودتر علت انتقاد را پیدا کنید. باز هم بایدسوالاتی مطرح کنید:«آیا این حرف را برای این گفتی که مرا ناراحت کنی؟ یا برای این که خودتناراحت بودی؟»ـ «آیا انتقاد تو واکنشی بود به حرفی که من زدم، یا کاری که کردم باعث شد،ناراحت شوی و احساس سرخوردگی کنی؟»ـ «آیا این انتقاد را مدت‎هاست در سرت می‎پرورانی؟ اگر این طور است چرا حالاآن را بروز دادی. چه اتفاقی افتاد که سبب شد آن را بگویی؟»ـ «فکر می‎کنی انجام چیزی که از آن انتقاد می‎کنی، واقعاً در کنترل من است، وموردی است که می‎توانم تغییرش دهم، چطور؟». سعی کنید، انتقاد کننده را بهجست‎وجوی انگیزه‎های ناخودآگاه خویش ترغیب کنید.ـ اعتماد، مهم‎ترین عامل در پذیرش یک انتقاد سازنده است. به عبارت دیگر اگرحرف همسرتان نسنجیده یا حتی غیر منصفانه هم باشد، باور داشته باشید که اوصمیمانه برای حفظ رابطه‎اش با شما تلاش می‎کند.ـ در بسیاری از موارد اعتماد نادیده گرفته می‎شود، زیرا طرفین از تأثیر عاطفیانتقاد جنسی آگاهی ندارند. در یکی از جلسات مشاوره، پزشک از زنی پرسید، اظهارنارضایتی شوهرش چه احساسی در او برانگیخت. زن گفت «عصبانی شدم و احساس حقارتکردم.»پزشک یادآوری کرد: «اما عصبانیت و احساس حقارت که فقط دو بر چسب هستند و چهبسا اصلاً جنبه‎ی واقعی نداشته باشند. واکنش عاطفی شما چه بود؟»زن جواب داد «گمان می‎کنم گریه را سردادم. احساس می‎کردم که نفسم تنگ شده»پزشک به طرف شوهر برگشت و گفت «آیا عمداً آن حرف‎ها را زدی که همسرت راناراحت کنی؟»شوهر بی‎درنگ جواب داد «نه، به خدا! نه، نمی‎خواستم ناراحتش کنم، من واقعاًدوستش دارم.»ـ بدون اعتماد و تفاهم متقابل، روند انتقاد می‎تواند به شرطی شدن انتقاد جنسیمنفی منتهی شود. پزشک دیگری حکایت زن و شوهری را تعریف می‎کرد که زندگی جنسیلذت بخش آن‎ها به سردی گرایید؛ زیرا هر دوی آن‎ها نسبت به انتقادات طرفمقابل، (اعم از واقعی یا واهی) واکنش بدی نشان می‎دادند:«هر بار که یکی از آن‎ها می‎رنجید، دفعه‎ی بعد با رد کردن پیشنهاد طرف مقابلاز او انتقام می‎گرفت. پس از چندی، اختلافات آن‎ها به حوزه‎ی روابط جنسی نیزسرایت کرد و روابط جنسی آن‎ها که زمانی از حالت فعالی برخوردار بود محدود ومتوقف شد. آن‎‎ها به جای آن که صادقانه به بیان رنجش‎های خود بپردازند،باخودداری از برقراری رابطه‎ی جنسی، ناراحتی خود را ابراز می‎کردند».
  
  
توجه به اینکه بین روزی که اسپرم با تخمک ترکیب می شود و یا بعبارتی عمل لقاح صورت
می گیرد تا روزی که تخم حاصله تبدیل به نوزاد گردیده و متولد می شود حدود 266 روز
فاصله وجود دارد. بطور محاسبه ای قبل از اینکه جنینی وجود داشته باشد زوجین می
توانند روز تولد کودک خود را انتخاب نموده و با در نظر گرفتن آن روزی که باید آمیزش
در جهت ایجاد جنین انجام گیرد را بیابند . اما از آنجائیکه معمولا روز دقیق لقاح
مشخص نمی گردد متخصصین با توجه به ایام یا روزهای مشخص این محاسبه را انجام می
دهندکه واضح ترین این ایام روزی است که آخرین پریود شروع شده است و خانمها اکثرا”
آنرا بیاد داشته و احتمالا یادداشت می کنند. به این ترتیب فاصله بین اولین روز
آخرین پریود تا تولد حدود 280 روز می باشد که این زمان می تواند با توجه به خصوصیات
فردی و اجتماعی 5 روز زودتر یا دیرتر باشد.از آنجایی که محاسبه دقیق این روزها وقت
زیادی برده و احتیاج به دقت فراوان دارد جدولی تقدیم می شود که در آن تمامی ایام
تولد با حروف اعداد سیاه قطورتر در ردیف پایین هر خانه ذکر شده است. و اولین روز
آخرین پریود در آن با اعداد نازکتر و در ردیف بالای هر خانه آورده شده است.استفاده
دیگری که از این جدول می توان نمود( در صورتی که حاملگی با برنامه قبلی صورت نگرفته
باشد)تعیین روز زایمان است. یعنی اگر خانمی حامله شده باشد و اولین روز آخرین پریود
خود را بیاد داشته باشد به سادگی می تواند روزی که باید منتظر متولد شدن کودک خود
باشد را بیابد .اما از آنجایی که بهترین زمان جهت بارور ساختن تخمک و ایجاد حاملگی 14 روز پس از شروع
آخرین پریود است افرادیکه مایلند با برنامه ریزی مشخص روز تولد فرزند خود را تعیین
نمایند باید در روزی که تاریخ آن در ردیف وسط ذکر شده مبادرت به آمیزش نمایند تا
بیشترین احتمال در جهت آبستنی ایجاد گردد . بمنظور دستیابی به بیشترین امکان رسیدن
اسپرم به تخمک احتیاج به بیشترین تعداد اسپرم می باشد و به این ترتیب لااقل دو هفته
قبل از آمیزشی که با هدف حاملگی صورت می گیرد نباید هیچ نوع تماس جنسی وجود داشته
باشد تا از بهدر رفتن بی مورد اسپرمها جلوگیری گردد .اسپرمها در محیط رحم تا دو روز
توانایی زنده ماندن را دارند . پس زو جین با توجه به تاریخ مورد نظری که برای تولد
فرزند خود در نظر می گیرند نسبت به عدد ردیف وسط هر خانه تا دو روز اجازه عقب یا
جلو نمودن تاریخ آمیزش را دارند . پس اعدادی که در ردیف وسط قرار دارند تا دو روز
می تواند کم و زیاد شود.اگر سال کبیسه بود یعنی 366 روز و اسفند 30 روز بود در سه
ستون اول هیچ تغییری ایجاد نشده و فقط از تیر ماه به بعد یک روز زمان آمیزش جلوتر
می رود . یعنی اگر بناست برای آنکه کودک در روز 12 فروردین ماه سال بعد متولد شود
در روز 5 تیر ماه آمیزش صورت پذیرد . در صورت کبیسه بودن سال این عمل باید روز 6
تیر ماه انجام شود .مجددا” یادآور میشود که در هر خانه اعداد :ردیف بالا مربوط به
اولین روز آخرین قاعدگیردیف وسط مربوط به زمان آمیزش وردیف پایین مربوط به زمان
تولد کودک و زایمان می باشد
  
  
ایجاد هیجان جنسی در زن و مرد طبق پژوهش های Masters و Johnson به 4 بخش تقسیم
میشود:1ـ مرحله تحریک2ـ مرحله اوج3ـ مرحله ارضاء4ـ مرحله
بازگشت1ـ مرحله تحریکفاز تحریک بر اثر تحریک روانی نیز به وجود می آید.
مثلا رنگ چشم، مدل مو، کل شکل ظاهری، بوسه، نوازش و یا دست زدن مستقیم به دستگاه
تناسلی، یک صدا، یک حرکت لطیف و رمانتیک تصویری یا جسمی.در آمریکا پژوهشی صورت
گرفته که طبق آن 58 درصد از زنان بر اثر نگاه مرد تحریک میشوند. این رقم برای مردان
72 درصد است. 12 درصد زنان و 54 درصد مردان بر اثر نگاه کردن به تصویر لخت جنس
مخالف تحریک میشوند. به همین دلیل در تبلیغات از زنان برهنه استفاده میشود. یک
چهارم زنان و یک سوم مردان بر اثر دیدن عمل جنسی تحریک میشوند. اما زنان و مردان به
یک اندازه به وسیله دیدن فیلم و کتاب تحریک میشوند. نتیجه این که عکس العمل زن
آهسته، آهسته است. دیدن یک عکس سکسی، زن را شوکه میکند تا تحریک. اما کتاب یا فیلم
او را آهسته، آهسته تحریک میکند.همان طور که رویاهای جنسی در مورد مردان منجر
به میل جنسی میشود در مورد زنان نیز میل جنسی ایجاد میکند. میل جنسی احتمالا به
همان اندازه تحریک فیزیولوژی به سابقه آموزشی شخص وابستگی دارد. میل جنسی متناسب با
میزان ترشح هورمون های جنسی افزایش می یابد. میل جنسی در جریان دوره عادت ماهانه
تغییر میکند و در نزدیکی زمان تخمک گذاری به حداکثر خود میرسد. این امر احتمالا
ناشی از زیاد بودن ترشح استروژن در جریان مرحله قبل از تخمک گذاری است. تحریک جنسی
موضعی در اندام های جنسی و مجرای ادرار موجب بروز احساس های جنسی میشود. این علایم
از طریق عصب به نخاع و از آن جا به مغز انتقال می یابد.وقتی زن از نظر جنسی
تحریک میشود، جریان گردش خون در پوست شدت می یابد، قسمت های مشخصی از پوست قرمز
میشود، پستان ها بزرگ و نوک آنها برجسته میشوند، غددی که در زیر لبهای کوچک آلت
تناسلی هستند موجب ترشح مایع لزجی به نام «موکوس» در مدخل واژن میگردند. موکوس عامل
اصلی عمل لغزنده سازی در جریان عمل جنسی است. این لغزنده سازی به نوبه خود برای
برقراری یک احساس مالش دهنده لذت بخش به جای یک احساس ناراحت کننده که ممکن است بر
اثر یک واژن خشک به وجود آید، ضروری است. یک احساس مالش دهنده بهترین احساس را برای
تولید رفلکس های مناسب که منجر به اوج لذت جنسی میشوند، ایجاد میکند. 10 تا 30
ثانیه پس از تحریک، ماده لزجی در واژن ترشح میشود و بر اثر ترشح ماده لزج، واژن
مرطوب میگردد. به این عمل Lubrikation میگویند.دستگاه تناسلی قرمز و واژن بزرگ
میشود.در مرحله تحریک:1) انقباض عضلات شدت میگیرد. ماهیچه های دستگاه
تناسلی و لگن خاصره بدون اراده منقبض میشوند.2) باعث جمع شدن مقدار زیاد خون در
لگن خاصره و دستگاه تناسلی میگردد. فشار خون افزایش می یابد، ضربان قلب شدت میگیرد
و حرکت تنفسی بالا میرود. در واقع در تحریک جنسی کل بدن دخالت میکند.2ـ مرحله
اوجتغییرات فوق باقی میماند. اعصاب پاراسمپاتیک، شریان های بافت واژن را گشاد و
وریدهای آن را تنگ میکند و موجب تجمع سریع خون میشود به طوری که مدخل واژن تنگ
میگردد. واژن بر اثر ازدیاد خون به نصف تقلیل می یابد و به دور پینس حلقه میزند.
این امر به برقراری تحریک جنسی کافی در مرد کمک میکند و تحریک را افزایش میدهد.
کلیتوریس برای ایجاد احساس های جنسی حساسیت دارد. کلیتوریس بزرگ نمیشود بلکه به
اطراف استخوان شرم گاه کشیده و به عقب رانده میشود، به طوری که لمس مستقیم آن مشکل
میگردد.این فاز بسته به تحریک روانی و یا فیزیکی میتوان کم و بیش طول بکشد و یا
به مرحله بالاتر که ارضاء جنسی است برسد، یا آرام آرام پایین آمده و پایان
یابد.3ـ مرحله ارضاءاین مرحله در مقایسه با مراحل 1 و 2 بسیار کوتاه است و
در چند ثانیه انجام میگیرد. در یک ارضاء ساده 3 تا 5 و در یک ارضاء شدیدتر 8 تا 12
انقباض عضلات میتواند انجام گیرد. ارضاء تشکیل شده است از انقباض ریتمیک عضلانی
خارج واژن در مقابل بافت های وریدی به دور واژن و بافت های جلویی لب های کوچک. در
واقع انقباض موزونی عضلات مختلف با یکدیگر ارگاسم را به وجود می آورد. به عبارت
دیگر در جریان ارگاسم عضلات پرینه زن به طور هماهنگ منقبض میشود. هماهنگی کشش عضلات
باعث فشار و جاری شدن خون در رگ ها و باعث ارضاء میشود.در کتاب پزشکی منتشره در
ایران چنین آمده است:«هنگامی که تحریک جنسی موضعی به اوج شدت میرسد و بویژه هنگامی
که احساس های موضعی به وسیله سیگنال های شرطی ـ روانی مناسب از مغز تقویت میشوند،
رفلکس هایی بروز میکنند که موجب اوج لذت جنسی یا ارگاسم میشوند.»زنان در تحریک
کامل میتوانند چند بار پشت سر هم ارضاء شوند. از طریق مقاربت واژنی این عمل میتواند
6 بار یا بیشتر باشد. اگر کلیتوریس به صورت مستقیم تحریک شود و زن آن را هدایت کند،
در مدت یک ساعت زنان میتوانند تا 50 بار ارضاء شوند.تفاوتی بین ارضاء جنسی از
طریق واژن و ارضاء از طریق کلیتوریس وجود ندارد. به نظر Masters و Johnson وجود
ارضاء جنسی بدون وابستگی به محل تحریک که باعث آن شده باقی میماند.فروید معتقد
بود اگر تحریک کلیتوریس به روی واژن منتقل شود، زن به تکامل زنانگی خود رسیده است.
امروز این تئوری ها رد شده است، ما امروز از ارضاء واژنی، ارضاء از طریق کلیتوریس،
و یا از طریق رویا صحبت میکنیم. از نظر فیزیولوژی همه این ها به هم شبیه
هستند.4ـ مرحله بازگشتدر مرحله بازگشت، کل تحریک به حالت اولیه برمیگردد.
فشار خون، ضربان قلب و تنفس به حالت اولیه برمیگردد، عضلات دوباره منبسط میشود.
کلیتوریس به حالت قبل باز میگردد. سرعت بازگشت بستگی به ارضاء شدن دارد. اگر زن
ارضاء شود در عرض چند دقیقه همه چیز به حالت اول برمیگردد. در غیر این صورت خون مدت
طولانی در واژن میماند و میتواند احساس نامطبوعی ایجاد کند که تا یک ساعت به طول
بیانجامد. البته این حالت، شکلی که فرد به طورآگاهانه در ایجاد آن تلاش کند،
نیست.کل سیستم دریافت در مرحله بازگشت محدود میشود. زن در برخی دقایق بی حال و
بی هوش میشود.دو دانشمند مذکور در سال 1966 ثابت کردند که جمع شدن خون پس از
اوج جنسی در عرض چند دقیقه به حالت اول برمیگردد وگرنه ساعت ها طول میکشد تا به
حالت اول برگردد. یک سوم زنان دست به خودارضائی میزنند تا این گرفتگی جنسی را که
نتیجه عشق بازی است به حالت اول برگردانند.مرد در مجموع قدری زودتر به ارضاء
میرسد. ارضاء جنسی زن طولانی تر از مرد است. زن بلافاصله پس از ارضاء میتواند به یک
نقطه اوج دیگر برسد، در حالی که مردان در مجموع پس از سپری شدن مدت زمانی، به تحریک
تازه پاسخ میدهند.توانایی عکس العمل جنسی زن نه به طور کمی و نه کیفی ضعیف تر
از مرد نیست. این که زن در رفتار جنسی خجالتی و کم روست به مسئله فیزیولوژی وی
برنمیگردد. این نظر که زن در توانایی، حساسیت جنسی پایین تر از مرد دارد، در واقع
به پیشداوری جامعه مردسالار برمیگردد.Masters و Johnson به این نتیجه رسیدند که
در مدت حاملگی و پس از زایمان بعد از بهبود زخم ها دلیلی برای عدم روابط جنسی وجود
ندارد.حتی بین 3 تا 6 ماهگی بسیاری از زنان خواست تمایل جنسی شان افزایش می
یابد و ارضاء جنسی شدیدتری را تجربه میکنند. در سه ماه آخر حاملگی تمایل جنسی کم
میشود. اگر احتمال سقط جنین وجود نداشته باشد، زن تا چند هفته قبل از وضع حمل هم
میتواند روابط جنسی داشته باشد
  
  
واقعاً فکر میکنین شما چه زمانی به شرایط ازدواج میرسید؟هرکسی یه حرفی میزنهو یه
نظری میده اما تمام این نظرات ار عرفها و شرایط اجتماع نتیجهمیگیره.بعضیها مسائل
مادی رو وسط میکشند و بعضیها هم دنبال عشق میگردند.امادید روانشناسی قضیه با تمام
اینها فرق داره.یه مبحث کاملاً پیچیده که من سعیمی کنم اون رو به زبان ساده بگم که
قابل فهم باشه.مسئله اینجاست که حالات روحی افراد در زندگی شامل چند مرحله
میباشد.ولیقربونش برم بدلیل خفقان اطلاعاتی کسی چیزی ازش نمیدونه.عرفهای اشتباه و
قفلمنطقی افراد هم مزید بر علت میشه تا همتون بال بال بزنین و آخرش نفهمین
چکارهاید! درصدی تو ماجرا حل میشن و درصد بالاتری بعد از ازدواج میفهمن که
وارداتاقی شدند که راه خروج نداره! میفهمن که اشتباه کردن و ازدواج اون چیزی روکه
باید بهشون میداده، نداده! میشن مثل خیلی از پدر و مادر ها که خود رو تلفشده میبینن
و امیدشون رو به بچه هاشون پیوند میزنن! نهایتاً آنچنان سردر گممیشن که آخرش هیچ
مفهومی پیدا نمی کنن. عرفها و عقاید غلط داره وادارتونمیکنه با غریزه بجنگین ولی
مثل اینه که برای رفع تشنگی دارین آب نمک میخورین!در زندگی هر فرد چندین منحنی
سینوسی وجود داره که با ورود به هرکدام فرد خیلیاز تفکرات و نظریات گذشته خود رو
دور میریزه و چیزهای جدید جایگزین میکنه.شمامسلماً افکار چهار سال پیش خودتون رو
ندارین و این دلیلش پختگی شماست که دراثر ارتباط با جهان اطراف بوجود آمده.این
منحنی ها مدامبالا و پایین میشن تا خوب پوستتون کنده بشه و گیج بشین اما بالاخره در
یکزمان تبدیل به یک خط کم لرزش میشه.بیاین به این مرحله بگیم مرحله فیکس!
یعنیدقیقاً زمان ازدواج شما! چون شما تمام تغییرات روحی و جسمیتون رو انجام دادیدو
تجربه های مختلف پیدا کردید تا به یک ثبوت شخصیتی برسید.اما رسیدن به اینمرحله در
افراد مختلف فرق میکنه چون کاملاً بستگی به عملکرد افراد در مرحلهقبل از اون داره!
مرحله ای که من اسمش رو میزارم مرحله توریست! به زبان سادهمثل ورود به دانشگاه ، که
تا پایه علمی قوی نداشته باشید نمیشه.هر فرد بایدقبل از ازدواج یه توریست خوب
باشه.این تمام حرف منه.این مرحله دوران طلایی هرفرده.چون تو این مرحله اون ارتباط
داره، فرهنگ سازی میکنه، آزمایش میکنه،برنامه ریزی میکنه، شکست می خوره، پیروز میشه
و تمام اینها باعث میشه که فردپختگی لازم رو پیدا کنه. درصد بالایی از جوانهای ما
مغزشون هنوز نپخته! اونهاخام هستند در حالیکه فکر میکنن کارشون خیلی درسته!اونها هم
رو تو دانشگاهپیدا میکنن، بیرون میرن، راجع به مطالب بی ربط اظهار فضل میکنن، هم رو
دوستدارن ، 2 دفعه هم رو بوسیدن و آخرش بعد از 4 سال با هم ازدواج میکنن!غافل
ازاینکه بعد از چند سال با عبور از یک سیکل ماهیتشون عوض میشه و اینبار ظرفه کهتو
سر هم میشکنند! یک جفت قناری ما میشن 2 تا کلاغ بیریخت که حوصله هم روندارن! اونها
شخصیتشون مثل یه گل بوده که زیر یه ظرف شیشه ای رشد کرد. بادبهش نخورده تا ریشه
محکم بشه.با عبور از یه سیکل، پوچی و حس اسارت و حسرتکارهای نکرده زندگیشون رو
میگیره.عین والدین خیلی از ماها که فقط یه ماسک ازرضایت رو چهره دارن و هی خودشون
رو گول میزنن که زندگی یعنی همین!! مرحلهتوریست در زندگی جوانهای ایرانی کمرنگه اما
اثرش بعد از ازدواج وحشتناکه.خیلیها اصلاً روحشون توریسته و حالا حالاها نباید
ازدواج کنند.بعضی ها اصلاً بایدتوریست بمونن.این رو شخصیت تعیین میکنه.ولی یه
توریست خوب بعد از فیکس شدنگول نمیخوره.زندگیش رو خوب جمع میکنه.زن یا شوهر پخته
ایه.زنی که رابطه جسمیو عاطفی آزاد داشته دیگه الکی اشتباه نمیکنه.مرد رو میشناسه و
انتخاب صحیحمیکنه.نه مثل خیلی از دخترهای ما که تو پنبه بزرگ شدن، و تنها شناختشون
ازمرد دوست پسرشونه ،مرد رو نمیشناسن ولی تو مغزشون پر از افکار جفنگه! یا مثل خیلی
پسرهای ما کهعملاً مغزشون رشد نکرده، نه زن رو میشناسن و نه میدونن ماهیتش چیه،
دماغشونرو بگیری خفه میشن ولی ادعاشون سر به فلک میکشه! همش 2 تا ایده تو سرشونه
کهاونهم غلطه! ولی فکر میکنن دنیا باید با اصول اونها اداره بشه!! مرحله توریسترو
طی کنین.خودتون رو از نظر جسمی و روحی آزاد کنین.بذارین ضربه بخورید.لهبشین تا محکم
بشین.تجربه بگیرین.باور کنین انتخاب درست ،یه دختره که چندینمرحله ارتباطی عشقی ،
جنسی، روحی کامل داشته و بدونین اون خیلی موفقتر از یهدختر پاستوریزه است.شما بعد
از ازدواج میفهمین من چی میگم.ولی اونوقت دیرشده.وقتی با یه فرد خام ازدواج کردید
میفهمین که یه زن با تجربه های قبلیهمسر و مادر بهتریه.اون حتی میتونه کمک ذهنی و
برنامه ریزی داشته باشه و نهمثل یه ببو جلوتون بشینه.یه فرد بی تجربه بعد از ازدواج
باری از دوشتون برنمی داره بلکه بار خودش رو هم میذاره رو دوشتون.باور کنین
نابودتون میکنه.یهمرد وقتی تجربه داشته باشه مسلماً پویاتره تا یه فرد قفل
منطق.منظور از تجربهاین دوست بازی نیست.چون خیلی از این روابط لوس اصلاً ارزش نداره
که بخواد بهشما پختگی بده .منظور 2 نفره که کاملاً اکتیو در تمام مسائل هم
برخورددارن.مرحله توریست هرچه موفقتر طی بشه آینده بهتری در انتظار شماست.باور
کنین80% انتخابهای غلط، سوء تفاهمها، ضربات عاطفی، طلاق، عدم درک و مکافاتهای بعداز
ازدواج از ضعف این مرحله میباشد.در انتها باز میگم بدلیل ذهنیت اشتباه کسیرو برای
زندگی انتخاب نکنین که برای امتحان درسش رو نخونده!
  
  
برای بسیاری از زنان جوان در ایران عدم آشنایی با رابطه‌ی جنسی، اندام تناسلی خود و
حتی ارضای جنسی و در مواقعی راه‌های مختلف جلوگیری از حاملگی باعث دشواری‌های زیادی
در زندگی زناشویی می‌گردد. رابطه‌ای که می‌تواند زندگی دو انسان را زیباتر، گرمتر و
پیوند مشترک را نزدیکتر گرداند، در موارد زیادی تنها به ارضاییکجانبه‌ی مرد و
دلسردی و افسردگی روزافزون زن منجر می‌شود.خانم مژگان کاهن روانشناس ساکن بلژیک، در
رساله‌ی تحقیقی خود در دانشگاه بروکسل به مسئله‌ی تلقی انسانها از مسایل جنسی و
رابطه جنسی قبل از ازدواج، در ایران در کشور بلژیک و همینطور ایرانیان مهاجر مقیم
این کشور پرداخته و با کار مقایسه‌ای سعی در نشان دادن تاثیر فرهنگ در نوع تلقی
انسانها از این رابطه نموده است.برای نمونه وی از دیدگاه مردان و زنان ایران در
این‌باره می‌گوید وقتی قضیه بکارت را مطرح می‌کنی، اکثریت قریب به اتفاق ایرانی‌ها
به حفظ بکارت دختر اشاره می‌کنند. تقریبا درصدشان. اما، وقتی می‌پرسی نظرتان در
مورد روابط جنسی قبل از ازدواج چیه، متوجه می‌شویم که عامل جنسیت در پاسخی که به
این سوال می‌دهند خیلی تعیین کننده است و تفاوتهایی بین پاسخ‌های زنها با مردها
مشاهده می‌کنیم که از لحاظ آماری معنی‌دار است. به این شکل که اکثریت زنهای ایرانی
چیزی که مطرح می‌کنند اینست که با روابط جنسی قبل از ازدواج مخالف‌اند. در حالیکه
مردهای ایرانی با اکثریت قریب به اتفاق، طرفدار حفظ بکارت‌اند، ولی با روابط جنسی
قبل از ازدواج چندان مخالفتی ندارند .گفتگو درباره رابطه جنسی تابو محسوب
می‌شود و سوالات و مسائلی در این‌باره که بویژه دختران و پسران جوان را بخود مشغول
می‌کنند، در بسیاری از مواقع بی‌جواب می‌مانند و یا در گفتگو با همشاگردی‌ها و
همسالان اغلب به شکل ناصحیح و ناشیانه، پاسخ داده می‌شوند.در سالهای اخیر تلاش
شده که قبل از ازدواج برای زوج‌های جوان علاقمند، در کلاس‌های آموزشی درباره رابطه
جنسی و راه‌های جلوگیری از حاملگی توضیحاتی داده شود. اما، آیا این کلاس‌های یک تا
چندساعته و بسیار کوتاه می‌توانند کمک کافی برای آنان باشند و چه کسی جوابگوی
سوالات باقیمانده خواهد بود؟ چرا آموزش عمومی جوانان و بویژه زنان جوان در اینباره
در مدارس و مراکز علمی انجام نمی‌گیرد؟یکی از شرکت کنندگان در کلاسهای آموزشی
مسائل جنسی قبل از ازدواج می‌گوید: «خیلی خوب بوده. مثلا بخاطر احساس شرم و حیایی
که وجود دارد، ما فکر می‌کنیم خیلی چیزها گناه هست یا مثلا زشت است، حیا است ولی
اینجا به ما گفتند که اینطوری نیست. می‌توانیم بهتر و راحت‌تر برخورد کنیم زن جوان
دیگری که در این کلاس‌ها شرکت کرده معتقد است: «دوست داشتم کامل‌تر و قشنگ‌تر توضیح
می‌دادند. خیلی خوب بود، ولی مثلا بیشتر وارد جزییات روابط زناشویی و ازدواج و
اینها می‌شدند. بازهم فکر می‌کنم یکسری شرم و حیا هنوزبود. خوب، آدم یک کم احساس
حقارت می‌کند که یک دختر جوان درباره‌ی اینجور مسایل چیزی بداند یا چرا در این باره
اصلا مطالعه نکرده. از این نظر برایم یکجوری جای تعجب داشت که چرا تا بحال به این
فکر نیفتاده‌ام که در اینجور مسایل مطالعاتی داشته باشم. همان اندام تناسلی، خوب،
این چیزی ست که مربوط به خود خانم‌هاست، ولی من چیز زیادی از آن نمی‌دانستم. در
صورتی که خیلی مهم هست. مثلا آن قسمتی که بیان کرد که به کامل شدن غرایز جنسی طرفین
توجه بشود. خب، این مسلما خیلی کمک می‌کند. مثلا گفته‌اند به آقایان زودتر این حالت
دست می‌دهد! خوب، وقتی که آقایان ندانند که خانم‌ها هم یک چنین حالتی دارند، مطمئنا
خانم سرخورده می‌شود، اگر آن حالت اش تکمیل نشود یا ممکن است اصلا برایش مشکلی
ایجاد کند آقای امینی از مربیان کلاس آموزشی مسایل جنسی درباره‌ی محتوای آموزشی و
بویژه اولین رابطه‌ی جنسی بین زن و مرد جوان می‌گوید: «ما در همان ابتدا توضیح
می‌دهیم که شما اولین سکس تان باید در شرایطی کاملا عاطفی، محبت آمیز باشد و از
لحاظ روحی آمادگی دو طرف وجود داشته باشد. بنابراین، این را تعمیم می‌دهیم به کل
کلاس و در تمام مراحل،‌ حتا در رابطه با استفاده از وسایل تنظیم خانواده، توصیه
می‌کنیم که حتما وسیله‌ای انتخاب بشود که همسرشان هم موافق باشد
  
  
تازه‌ترین بررسی‌های مستند و آنلاین سایت اسپید تست (Speedtest.net) نشان می‌دهد که ایران در زمینه بهره‌مندی از سرعت اینترنت در دنیا، برای رسیدن به قعر جدول جهانی تنها 9 رتبه فاصله دارد. براساس این بررسی، ایران با سرعت متوسط 61 صدم مگابیت بر ثانیه، جایگاه 176 را در میان 185 کشور جهان از آن خود [...]
  
  
<      1   2   3      >